دکتر علی شریعتی یکی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است؛ مردی که با نگاهی تازه به دین، جامعه، و تاریخ، نسلی را بیدار کرد و در دل آنها بذر تفکر، اعتراض، و خودآگاهی کاشت. او را «معلم انقلاب» نامیدهاند، اما شریعتی پیش از آنکه یک انقلابی باشد، یک متفکر بود؛ اندیشمندی که همزمان دل در گرو ایمان و ذهن درگیر دغدغههای روشنفکری داشت.
شریعتی فرزند خراسان بود، از خاکی برخاسته بود که حافظان دین و فرهنگ را در دامان خود پرورانده بود. او در محیطی مذهبی رشد کرد، اما دیری نپایید که پایش به سرزمین اندیشههای نو رسید؛ تحصیل در سوربن فرانسه پنجرهای به جهان مدرن به روی او گشود. شریعتی از سنت برید، اما از آن فرار نکرد. او کوشید تا میان سنت و مدرنیته، دین و آزادی، شرق و غرب پلی بزند؛ پلی که عبور از آن آسان نبود، اما برای نسلی که در بحران هویت میسوخت، نجاتبخش بود.
در آثارش، تلفیقی بیمانند از مفاهیم دینی، اجتماعی و فلسفی دیده میشود. شریعتی با نگاهی عمیق به تاریخ اسلام، چهرههایی چون علی(ع)، زینب(س)، ابوذر و حسین(ع) را از قفس سنتی کهنه بیرون کشید و آنها را به الگوهایی برای مبارزه با ظلم و استبداد تبدیل کرد. او اسلام را نه ابزار سکوت، که سلاح آگاهی و اعتراض میدانست. از این رو، آثارش نه فقط نوشتههایی نظری، بلکه جرقههایی برای بیداری ذهنها بودند.
زبان او پرشور، آتشین و گاه شاعرانه بود. او مینوشت تا بجنباند، بیدار کند، حتی اگر طوفانی به پا کند. شریعتی بر خلاف بسیاری از همعصرانش، نه در پی محافظهکاری بود و نه در دام غربزدگی. او راه سومی را ترسیم کرد: «بازگشت به خویشتن»، اما نه بازگشتی عقبگرد، بلکه بازگشتی انتقادی، خلاق و رو به آینده.
مرگ مشکوک و زودهنگام او در سال ۱۳۵۶، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، افسانهای از او ساخت؛ مردی که اندیشهاش زنده ماند، حتی اگر جسمش خاموش شد. هنوز هم سخنان و نوشتههایش در میان جوانان، روشنفکران و آزادیخواهان دستبهدست میچرخد؛ گواهی بر اینکه اندیشه، هرگز نمیمیرد.
دکتر شریعتی نه یک قدیس بود و نه بینقص، اما صداقت، دغدغهمندی و عمق نگاهش، او را به یکی از بزرگترین روشنفکران دینی تاریخ معاصر ایران بدل کرد. او آینهای بود برای دیدن خویشتن، چراغی برای یافتن راه، و ندایی برای برخاستن.
- نویسنده : زهراسادات موسوی نسب مبارکه



















Monday, 15 December , 2025